سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کمیل کسان خود را بگو تا پسین روز پى ورزیدن بزرگیها شوند و شب پى برآوردن نیاز خفته‏ها . چه ، بدان کس که گوش او بانگها را فرا گیرد ، هیچ کس دلى را شاد نکند جز که خدا از آن شادمانى براى وى لطفى آفریند ، و چون بدو مصیبتى رسد آن لطف همانند آبى که سرازیر شود روى به وى نهد ، تا آن مصیبت را از او دور گرداند چنانکه شتر غریبه را از چراگاه دور سازند . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 89 مرداد 24 , ساعت 2:31 عصر

آسوده باشید تا قدرتمند شوید
نویسنده:نورمن وینسنت پیل
مترجم:اسماعیل حسینی
مثبت اندیشی-قسمت چهاردهم
«هرشب مردم ایالات متحده ی آمریکا برای اینکه راحت بخوابند به بیش از شش میلیون قرص خواب نیاز دارند.»
این جمله ی وحشتناک را چندین سال قبل از زبان صاحب یک کارخانه ی داروسازی در گردهمایی صاحبان این صنعت شنیدم.اگرچه جمله ی او برای من باورکردنی نبود اما کسانی که از اوضاع اطلاع دارند می گویند که این عدد خیلی کمتر از میزان واقعی است.
در واقع از منبع موثق دیگری هم شنیده ام که مردم آمریکا روزانه حدود دوازده میلیون قرص خواب آور مصرف می کنند.این مقدار قرص خواب آور کافی است تا ازهردوازده نفرآمریکایی یک نفر را به خواب ببرد.آمار نشان می دهد که میزان استفاده از قرص های خواب آور در سال های اخیر هزار درصد افزایش پیدا کرده است.اما به تازگی جمله ای بسیار وحشتناک تر از جمله های قبل شنیده ام.بنا به گفته ی معاون رئیس یک کارخانه ی بزرگ داروسازی،سالانه تقریباً هفت بیلیون قرص در آمریکا مصرف می شود و با این حساب میزان مصرف شبانه ی قرص های خواب آور نوزده میلیون قرص می شود.
این وضعیت بسیارتأسف انگیز است.خواب فرایندی طبیعی و نیروبخش است.هرکس پس از یک روز کار باید بتواند خواب آرامی داشته باشد اما ظاهراً مردم هنر خوابیدن را فراموش کرده اند.من فرصت خوبی برای بررسی این موضوع دارم و به شما می گویم که مردم به قدری عصبی شده اند که دیگر غیرممکن است با موعظه کردن بتوان آنها را خواب کرد.این وضعیت بسیارنگران کننده است.
یک مقام رسمی در شهر واشنگتن که عاشق اعداد و ارقام،به خصوص اعداد نجومی و حیرت انگیزاست به من گفت که سال گذشته جمعاً هفت و نیم بیلیون مورد سردرد در ایالات متحده وجود داشته است.به این ترتیب تقریباً هر نفر در سال پنجاه مرتبه سردرد گرفته است.آیا شما سهمیه ی امسالتان را دریافت کرده اید؟این مقام رسمی به من نگفت که این ارقام را از کجا به دست آورده اما مدت کوتاهی پس از گفت و گویی که با او داشتم گزارشی را خواندم که می گفت صنعت داروسازی درسال گذشته هفده میلیون پوند قرص آسپرین فروخته است.به قول نویسنده ای شاید این دوره را بتوانیم به درستی عصر آسپرین بنامیم.منبع موثقی اظهار می دارد که از هر دو تخت بیمارستانی در یکی را بیماری اشغال کرده که به دلیل ابتلا به میکروب یا بیماری جسمی یا تصادف رانندگی بستری نشده است؛بلکه به این خاطر بستری شده که نمی تواند به احساساتش نظم بدهد.
در درمانگاهی پانصد بیماربه طوردقیق مورد معاینه قرار گرفتند و مشخص شد که سیصدوهشتادوشش نفریا هفتاد وهفت درصد از آنها به دلیل مشکلات روان تنی(بیماری جسمی که تا حد زیادی به دلیل حالات روحی ناسالم به وجود می آید)بیمارشده بودند.درمانگاه دیگری در مورد تعداد زیادی از موارد زخم معده تحقیقی انجام داد و نتیجه ی تحقیق این شد که تقریباً نیمی از بیماران،نه به دلیل مشکلات جسمی بلکه به خاطر نگرانی بیش از اندازه،نفرت بیش از اندازه،احساس گناه بیش از اندازه یا فشارعصبی به این بیماری دچار شده بودند.
پزشکی در یک درمانگاه دیگرمشاهده کرد که علی رغم پیشرفت های خارق العاده ی علمی،پزشکان می توانند با استفاده از علم تنها کمتر از نیمی از بیمارانی را که به آنها مراجعه می کنند درمان کنند.او اظهار می دارد که در بسیاری از موارد،بیماران افکاربیمارذهنشان را به جسمشان برمی گردانند.درمیان این افکار بیمارگونه،نگرانی و فشارعصبی از بقیه برجسته تر هستند.
وقتی کسی به درمانگاه ما مراجعه می کند اولین مشاوری که با او ملاقات می کند یک روانشناس است که با روشی دقیق و توأم با مهربانی مشکل مراجعه کننده را بررسی می کند و به او می گوید چرا اینگونه رفتار می کند و وضعیتش چنین است.دانستن این نکته بسیار اهمیت دارد.مثلاً چرا شما تمام عمرتان از عقده ی حقارت رنج برده اید یا چرا همیشه دچار ترس هستید یا چرا کینه در دل شما جا دارد و آن را پرورش می دهید؟چرا همیشه کمرو و کم حرف بوده اید ؟چرا کارهای احمقانه می کنید یا حرف های نا به جا می زنید؟این پدیده به خودی خود اتفاق نمی افتد .دلیلی برای اینکه چرا چنین کارهایی می کنید وجود دارد و مهم ترین روز زندگی شما روزی است که عاقبت دلیل کارهایتان را کشف می کنید.شناخت خود،آغاز اصلاح خود است.
مشکلی که معمولاًبا آن مواجه می شویم،مشکل فشار عصبی است.این مشکل را تا حد زیادی می توان بیماری فراگیر مردم دانست.بانک سلطنتی کانادا مدتی پیش ماهنامه ی خبری خود را با عنوان "بیایید سرعت خود را کم کنیم"به طور کامل به این موضوع اختصاص داد.در قسمتی از این نشریه آمده است:«این خبرنامه قصد ندارد به عنوان مشاورسلامت جسمی و روانی خوانندگان عمل کند اما قصد دارد مشکلی را که مایه ی عذاب تمام افراد بزرگسال در کانادا است ازبین ببرد.»
خبرنامه ی این بانک می گوید:«ما قربانیان فشارعصبی فزاینده هستیم؛مشکل می توانیم استراحت کنیم.سیستم عصبی حساس شده ی ما دائماً تحت فشار است.تمام روز و حتی شب درحال بدو بدو هستیم.به طور کامل زندگی نمی کنیم.باید چیزی را که کارلایل«غلبه آرام روح برشرایط »می نامید دوباره به یاد بیاوریم.
وقتی یک مؤسسه ی برجسته ی بانکی توجه مشتریان را به این واقعیت جلب می کند که آنها نمی توانند از زندگی چیزی را که واقعاً می خواهند به دست بیاورند چون قربانی فشارعصبی هستند،معلوم می شود که واقعاً زمان آن فرا رسیده که فکری به حال این مشکل کنیم.
در شهر سنت پترزبورگ فلوریدا دستگاهی را در خیابان دیدم که روی آن نوشته شده بود:«فشار خون شما چقدر است؟»می توانستید سکه ای به درون دستگاه بیندازید و ازفشارخون خود با خبرشوید.وقتی می توانید با انداختن یک سکه به درون دستگاه از میزان فشارخون خود باخبرشوید معلوم می شود که بسیاری از افراد به مشکل فشار خون گرفتار هستند.
یکی از آسان ترین روش ها برای پایین آوردن فشارعصبی تمرین روش آسان گرفتن کارهاست.تمام کارهایتان را آرام تر،بدون شتاب زدگی و بدون فشار انجام بدهید.دوست خوب من برانچ ریکی،مرد مشهوردنیای بیسبال،یک بار به من گفت او هرگز ازبازیکنی که بیش از حد به خودش و دیگران فشار بیاورد استفاده نمی کند.برای اینکه بازیکنی در لیگ بزرگ بیسبال موفق شود باید در تمام حرکات و ذهن او جریانی از قدرت طبیعی وجود داشته باشد.مؤثرترین شیوه برای ضربه زدن به توپ شیوه ی بدون زور زدن است. دراین شیوه تمام عضلات قابلیت انعطاف دارند و در یک قدرت هماهنگ با هم عمل می کنند.اگر سعی کنید توپ را محکم بزنید یا پاره می شود و یا اینکه اصلاً نمی توانید به آن ضربه بزنید.این موضوع درمورد گلف،بیسبال و هر ورزش دیگری صدق می کند.


ادامه مطلب...


لیست کل یادداشت های این وبلاگ