سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی کـه خویشتن را نشناسـد، از راه نجات دور افتـد و در گمراهی و نادانی ها درافتد . [امام علی علیه السلام]
 
پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:54 عصر

آیا طبیعت مرد چند همسری است؟
حتما تعجب خواهید کرد اگر بشنوید عقیده رایج روانشناسان و فیلسوفان‏اجتماعی غرب بر این است که مرد چند همسری آفریده شده،تک همسری بر خلاف‏طبیعت اوست. ویل دورانت در لذات فلسفه صفحه 91 پس از آن که شرحی درباره‏آشفتگیهای اخلاقی امروز از نظر امور جنسی می‏دهد،می‏گوید: «بی شک بسیاری از آن،نتیجه علاقه‏«اصلاح ناپذیری‏»است که به تنوع داریم وطبیعت‏به یک زن بسنده نمیکند.»
هم او می‏گوید: «مرد ذاتا طبیعت چند همسری دارد و فقط نیرومندترین قیود اخلاقی،میزان‏مناسبی از فقر و کار سخت و نظارت دائمی زوجه می‏تواند تک همسری را به اوتحمیل کند.»
در شماره 112 مجله زن روز تحت عنوان‏«آیا مرد طبیعتا خیانتکار است؟» نوشته‏است:
«پروفسور اشمید آلمانی گفته است:…در طول تاریخ،مرد همیشه خیانتکار بوده وزن دنباله‏رو خیانت.حتی در قرون وسطی نیز برابر شواهد موجود 90 درصد ازجوانان به دفعات رفیقه عوض می‏کردند و 50 درصد از مردان زندار به همسرانشان‏خیانت می‏ورزیدند.رابرت کینزی، محقق معروف امریکایی در گزارشش-که به‏کینزی راپورت مشهور شده-نوشته است:مردان و زنان امریکایی در بی‏وفایی وخیانت دست‏سایر ملل دنیا را از پشت‏بسته‏اند…کینزی در قسمت دیگر گزارشش‏آورده است:«زن بر خلاف مرد از تنوع‏جویی در عشق و لذت بیزار است.به همین‏دلیل بعضی اوقات از رفتار مرد سر در نمی‏آورد.ولی مرد تنوع جویی را نوعی‏ماجراجویی تلقی می‏کند،آسان از راه بدر می‏رود و به نظر او آنچه مهم است لذت‏جسمی است نه لذت عاطفی و روحی.تظاهر به تماس عاطفی و روحی در مرد فقطتا وقتی است که فرصتی برای درک لذت جسمی پیش نیامده است.روزی پزشک‏مشهوری به من گفت:«پولیگام‏»بودن مرد(تنوع دوستی و تعدد خواهی)و«منوگام‏»بودن زن(انحصار خواهی و یکه شناسی)یک امر بدیهی است،زیرا در مردمیلیونها سلول‏«اسپرم‏»تولید می‏شود در حالی که زن در دوران آمادگی جز یک‏تخم از تخمدان تولید نمی‏کند.صرف نظر از فرضیه کینزی،بد نیست از خودمان‏بپرسیم:آیا وفادار بودن برای مرد مشکل است؟
هانری دومنترلان فرانسوی در پاسخ این سؤال نوشته است:وفادار بودن برای مردمشکل نیست‏بلکه غیر ممکن است.یک زن برای یک مرد آفریده شده است و یک‏مرد برای زندگی و همه زنها.مرد اگر به تاریکی می‏پرد و به زنش خیانت می‏کندتقصیر خودش نیست،تقصیر خلقت و طبیعت است که همه عوامل خیانت را در اوبه وجود آورده است.»
در شماره 120 همین مجله تحت عنوان‏«عشق و ازدواج به سبک فرانسوی‏» چنین می‏نویسد: «زن و شوهر فرانسوی مساله بی‏وفایی را بین خودشان حل کرده و برای آن قاعده‏و قانون و حد و حدودی قائل شده‏اند.اگر مرد از مرز این قاعده و قانون تجاوز نکندپرش به تاریکی‏اش بی‏اهمیت است.آیا اصولا یک مرد بعد از دو سال زندگی‏زناشویی می‏تواند وفادار بماند؟به طور یقین نه،زیرا این خلاف طبیعتش است.امادر مورد زنان تا اندازه‏ای تفاوت می‏کند و خوشبختانه آنها به این تفاوت واقفند.درفرانسه اگر شوهری مرتکب خیانت‏شود زنش احساس نارضایی نمی‏کند یاعصبانی نمی‏شود،زیرا به خودش دلداری می‏دهد:او فقط جسمش را با خودش‏نزد دیگری برده نه روح و احساساتش را،روح و احساساتش مال من است.»
در چند سال پیش نظریه یک پروفسور زیست‏شناس به نام دکتر راسل لی در همین‏زمینه در روزنامه کیهان منتشر شد و مدتی مورد بحث و گفتگوی نویسندگان ایرانی ‏بود.به عقیده دکتر راسل لی قناعت مرد به یک زن خیانت‏به نسل است،نه از نظر کمیت‏بلکه از نظر کیفیت;زیرا بسنده کردن مرد به یک زن نسل او را ضعیف می‏کند.نسل درچند همسری قوی و نیرومند می‏گردد.
به عقیده ما این توصیف از طبیعت مرد به هیچ وجه صحیح نیست.الهام بخش این‏مفکران در این عقیده اوضاع خاص محیط اجتماعی آنها بوده نه طبیعت واقعی مرد. البته ما مدعی نیستیم که زن و مرد از لحاظ زیست‏شناسی و روانشناسی وضع‏مشابهی دارند.
بر عکس، معتقدیم زیست‏شناسی و روانشناسی مرد و زن متفاوت است‏ و خلقت از این تفاوت هدف داشته است،و به همین جهت نباید تساوی حقوق انسانی ‏زن و مرد را بهانه برای تشابه و یکنواختی حقوق آنها قرار داد.از نظر روحیه‏تک همسری نیز قطعا زن و مرد روحیه‏های متفاوتی دارند.زن طبعا تک شوهر است; چند شوهری بر ضد روحیه اوست.نوع تمنیات زن از شوهر با چند شوهری سازگارنیست.اما مرد طبعا تک همسر نیست،به این معنی که چند زنی بر ضد روحیه او نیست. چند زنی با نوع تمنیاتی که مرد از وجود زن دارد ناسازگار نیست.
اما ما با آن عقیده که روحیه مرد با تک همسری ناسازگار است مخالفیم.ما منکراین نظر هستیم که می‏گوید علاقه مرد به تنوع‏«اصلاح ناپذیر»است.ما با این عقیده‏مخالفیم که وفاداری برای مرد غیر ممکن است و یک زن برای یک مرد آفریده شده ویک مرد برای همه زنها.
به عقیده ما عوامل خیانت را محیطهای اجتماعی در مرد به وجود می‏آورد نه‏خلقت و طبیعت.مسؤول خیانت مرد خلقت نیست،محیط اجتماعی است.عوامل‏خیانت را محیطی به وجود می‏آورد که از یک طرف زن را تشویق می‏کند تمام فنون‏اغوا و انحراف را برای مرد بیگانه به کار ببرد،هزار و یک نیرنگ برای از راه بیرون‏رفتن او بسازد;و از طرف دیگر به بهانه اینکه یگانه صورت قانونی ازدواج‏تک همسری است،صدها هزار بلکه میلیونها زن آماده و نیازمند به ازدواج را از حق‏زناشویی محروم می‏کند و آنها را برای اغوای مرد روانه اجتماع می‏سازد.
در مشرق اسلامی پیش از آن که آداب و رسوم غربی رایج گردد 90 درصد مردان،تک همسر واقعی بودند;نه بیش از یک زن شرعی داشتند و نه با رفیقه و معشوقه ‏سرگرم بودند.زوجیت اختصاصی به مفهوم واقعی کلمه بر اکثریت قریب به اتفاق‏خانواده‏های اسلامی حکم فرما بود.
منبع: http://www.funpatogh.com



لیست کل یادداشت های این وبلاگ