سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه بنده ای از امّت من برادرش را در راه خدابه لطفی بنوازد، خداوند، خدمتگزاران بهشت را به خدمتش در خواهد آورد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
یکشنبه 89 فروردین 15 , ساعت 5:35 عصر

تبلیغ تجربه‏ها و راهکارها


بعد از ظهر یکی از روزهای پایانی مرداد ماه به سوی منزل استاد فرزانه، حضرت حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد صادق نجمی، رهسپار شدیم. عالم فرهیخته‏ای که همه کس او را با فعالیتهایی چون: تألیف، تحقیق، تأسیس دانشگاه و تبلیغ و ارشاد می‏شناسند.


آنچه پیش رو دارید، حاصل گفتگویی است که به موضوع تبلیغ و روشهای آن پرداخته است.


مبلغان: با تشکر از حضرتعالی که وقت گرانبهایتان را در اختیار ما قرار دادید، لطفا در مورد شرح حال و وضعیت تحصیلی خودتان صحبت بفرمایید؟


نجمی: بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم «وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ اُمَّةٌ یَدْعُونَ اِلیَ الْخَیرِ وَیأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوُن عَنِ المُنْکَرِ.»


بنده در سال 1315 ه•• . ش در روستای «هریس» از اطراف شبستر متولد شدم. پدرم مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج میرزا احمد هریسی از روحانیون منبری بود و علاقه فراوانی به منبر و مطالعه داشت. برای هر منبر، یکی دو ساعت مطالعه می‏کرد و منبرش همیشه تازگی داشت و مادرم هم بانوی مؤمنه و از سادات حسینی آذربایجان بود.


تحصیلات بنده در سنّ 8 سالگی از مکتب خانه‏ای که در روستایمان وجود داشت شروع شد. کتابهای: گلستان، دیوان حافظ، ابواب الجنان، تنبیه الغافلین و ادبیات فارسی را در آنجا یاد گرفتم. مرحوم پدرم علاقه داشتند که من در رشته مذهبی و در سلک روحانیت باشم. از اینرو، خودشان شروع به تدریس صرف میر، جامع المقدمات، قسمتی از سیوطی و مقداری از شرح جامی برای حقیر نمودند و پس از آن، مرا با خودشان به تبریز آوردند و در مسجد جامع (مدرسه طالبیه) از ریاست محترم آن مدرسه، مرحوم آیت اللّه‏ حاج شیخ هدایت غروی، حجره‏ای برایم گرفتند و بنده یک سال و اندی در تبریز مشغول خواندن حاشیه و معالم بودم.


ادامه مطلب...


لیست کل یادداشت های این وبلاگ